شهید علی رضا قربانی
- فرزند : پنجعلی
- تاریخ تولد : 1350/11/01
- عضویت : بسیجی
- مسئولیت : امدادگرعملیاتی
- وضعیت : شهید
- تاریخ وضعیت : 1367/05/06
- عملیات : مرصاد
- محل وضعیت : اسلام آبادغرب
- محل دفن : تهران بهشت زهرا(س)
- قطعه : 40
- ردیف : 42
- شماره : 3
-
وصیت نامه :
بسم رب شهداء والصدیقینبانام خداوند متعال بزرگوار و با سلام به حضور رهبر عظیم القدر اسلام حضرت امام خمینی و با عرض سلام به حضور امام زمان (عج) و با سلام به حضور خادمان امام حسین مطلبی کوتاه بعنوان وصیت دارم که می نویسیم:
با سلام به حضور مادر عزیز وگرامیم که در تمامی مشکلات غمخوار و شکست ناپذیر بود و عرض سلام به حضور پدر عزیز و مهربانم ، پدر جان شما بخاطر من در طول زندگی ام رنجها کشیدی امیدوارم که خسته نباشی ، ای برادران و خواهران و دامادان و دایی های عزیز و خوبم می دانم که همگی شما بالاخره از من کمی دلخور هستید ، ولی امیدوارم که این دلخوری از دل شما رفته باشد. ای برادران امیدوارم راه شهیدان انقلاب را ادامه دهید و تا ظهور مهدی (عج) اگر هم ظلم و ظالمی بود با آنها بجنگید. ای دامادهای خوب خواهش می کنم مرا ببخشید و از آشنایان برای این بنده حلالیت بطلبید.
دایی ، جان نصیحتهای شما ها را تا موقعی که به نفع من بود عمل کردم پس از من گله و شکایتی نداشته باشید چون من از همگی شما راضی هستم امیدوارم که همگی شما هم از من راضی باشید و در نمازهایتان دعا کنید که خدا هم از من راضی باشد.
ای خدا چنانکه لطف و احسانت در تمام مدت زندگی شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز و حال آنکه تمام عمر با من جز نیکی و احسان نکردی ولی من ناشکری تورا کردم .
ای خدا با من آن کن که ترا شاید نه آنچه مرا باید
خدایا تودر دار دنیا گناهانم را از تمام مردم پنهان داشتی و من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاج ترم و همانطور که در دنیا گناهانم را بر مردم آشکار نکردی در آخرت هم آشکار نکن . ای مادر و پدر و برادرانم من خود نمی دانم که شما را طی این چند سال چقدر از خود رنجاندم و شما چقدر از من ناراحت هستید امیدوارم که من را ببخشید.
مادر و پدر عزیزم خواهشمندم که از همسایه ها برای من حلالیت بطلبید .
ای دوستان امیدوارم که مرا واقعاً بخشوده باشید و خواهشی که من از شما دارم اینست که نماز و روزه را فراموش نکنید و همیشه در راه خدا و برای رضای خدا کار کنید و اگر از من طلبی دارید یا حلال کنید و یا از مادر وپدرم بگیرید و اگر توان جبهه آمدن را دارید به جبهه ها بشتابید چون اسلام احتیاج به نیروی قدرتمند شما دارد .
عرض دیگر دارم که این است که مقداری پول در بانک را که از مادرم به من به عنوان قرض داده است و حلال بر این بنده است ، یک دوم را برای پدر، برای خرج در مغازه و یک دوم آن را بین فقیر و فقرا خرج کنید ، البته آنها که واقعاً واجبند و لطفاً حتماً در نمازهایتان دعا برای بخشیدن خدا از این بنده گناهکار بکنید شاید دعاهای شما دست ما را در آخرت از عذاب اعمالم نجات داد و اگر برای شما مقدور بود کمی برای من نماز قضا بخوانید چون من دیر سر عقل آمدم . ای مادرم از مردن من در راه خدا نگران نشو زیرا خداوند من را در نزد شما امانت قرار داده تا شما من را هدایت کنید و شما کارتان را انجام دادید و حال خداوند امانت خود را پس گرفته پس این دیگر ناراحتی ندارد و شما باید خوشحال باشید که امانتتان خوب پس دادید . پدرم و مادرم مگر نه اینکه اناالله و انا الیه راجعون پس چه بهتر که این بازگشتن بسوی او با رضای کامل در راه او باشد پس چه غم شما را ، که من به این شهادت راقبم ، پس کوچکترین غم به دل راه ندهید که من با دادن جانم در راه خدا بسیار شادم .
خدانگه دارتان
67/02/12